پیمان دوچرخه سواری
در یک شهر پر جنب و جوش، یک جاده سبز از شمال و جنوب شهر عبور می کند که شلوغی و آشفتگی مرکز شهر را با مناطق روستایی آرام متصل می کند.هر وقت که خورشيد درخشان مي درخشداین جاده سبز به یک مکان خوب برای ساکنان شهر برای استراحت و لذت بردن از طبیعت تبدیل شده است. این نه تنها شاهد خنده افراد بی شماری بوده است، بلکه یک داستان عاشقانه زیبا و لمس کننده را پرورش داده است.
قهرمان، لی هاو، یک برنامه نویس با یک کار استرس زا است، اما در آخر هفته، او همیشه با دوچرخه اش در امتداد جاده سبز و سفر به تمام گوشه های شهر می رود.یک کارآفرین است که عاشق عکاسی است و اغلب در حالی که در خیابان ها و کوچه ها راه می رود، یک دوربین را روی پشت خود حمل می کند.، لحظه هاي زيبايي رو به طور ناخواسته ضبط ميکنه
يک شب بهار، لي هاو با دوچرخه اش از بين درياى گل ها رد شد و سو شياو را ديد که داشت عکس مي گرفت.و دوربین دستش تقریباً شکسته بودلي هاو فوراً پيش اومده کمکش کنه و کمکش کرد که دوربيني که روي زمين پراکنده بود رو بردارو آن دو به هم نگاه كردند و چشمشان به هم رو كرده بود.، و به نظر می رسید که در آن لحظه، زمان متوقف شد.
برای تشکر از لی هاو برای کمکش، سو شیاؤ او را برای نوشیدن یک فنجان قهوه با خود دعوت کرد. این دو با هم صحبت کردند و متوجه شدند که هر دو علاقه مندی مشابهی دارند - دوچرخه سواری و عکاسی.پس با هم توافق کردند که هر يکشنبه در امتداد جاده سبز سوار بشنبا گذشت زمان، اين دو به هم نزديک تر و نزديک تر شدند
در یک سفر، به یک دریاچه رسیدند، سطح دریاچه در آفتاب غروب درخشان بود، کوه های دور در آفتاب عصر در زیر پس زمینه به طور خاص شگفت انگیز به نظر می رسید.لي هاو گيتارش رو برداشت و يه آهنگ براي سو شياو نواختسو شياو چشمانش را ببنديد و به آرامي گوش داد و در آن لحظه احساس آرامش و خوشبختی بي سابقه کرد
به تدریج، لی هاو و سو شیاؤ متوجه شدند که رابطه شان از دوستی فراتر رفته است. در یک شب ستاره دار، لی هاو یک بار دیگر دوچرخه اش را سوار کرد و سو شیاؤ را به دریاچه برد. این باراون گيتارش رو بيرون نياورد، اما به عمق چشمان سو شياوا نگاه کرد و آهسته گفت از روزي که تو رو ديدم ميدونستم که دنيا من به خاطر تو فرق ميکنه اميدوارم هر روز در آيندهمي تونم با تو سوار بشم و داستان هامون رو با هم ضبط کنم.
اشک از چشمان سو شیاو جاری شد و او لی هاو را محکم در آغوش گرفت و به آرامی پاسخ داد: "من هم، ملاقات با تو بزرگترین خوشبختی من است".
از اون موقع، دو تا چهره ي خوشحال روي اين جاده سبز وجود داشته، چه خورشيد يا بارون، چه بهار، چه تابستان، چه پايي يا زمستونلي هاو و سو شياو دست به دست هم ميگيرن و با هم روي جاده ي عشقشون سوار ميشندوچرخه به نشانه ی عشقشون تبدیل میشه و هر سواری هم یه خاطره ی خوب ازشون میشه
پیمان دوچرخه نه تنها یک داستان عاشقانه ی عاشقانه است بلکه آرزوی یک زندگی بهتر استلي هاو و سو شياو با اعمالشون به همه ميگن که تا وقتي عشق وجود دارهو اين راه سبز به يکي از زيباترين مناظر اين شهر تبديل شده
تماس با شخص: Ms. Faye
تلفن: 15930977650